دلساخته های آنی

در مسیر دنیا ؛دل ساخته ام،تاخته ام،زلف همی بافته ام،داشته ام در سر خود که خدا میبیند،وَ توکل به پا داشته ام
دلساخته های آنی

همه ی پست ها دلساخته های ادمین وبلاگ هستند
از جعل و کپی برداری یا پاک کردن لوگو راضی نیستم
دیگه خودتون و وجدانتون و خدا...

دلساخته های آنی

در مسیر دنیا ؛دل ساخته ام،تاخته ام،زلف همی بافته ام،داشته ام در سر خود که خدا میبیند،وَ توکل به پا داشته ام





۱۷ مطلب در فروردين ۱۳۹۹ ثبت شده است

 

گر تن بدهی دل ندهی کار خراب است

چون خوردن نوشابه که در جام شراب است

گر دل بدهى ،تن ندهى باز خراب است
این بار نه جام است و نه نوشابه، سراب است

اینجا به تو از عشق و وفا هیچ نگویند
چون دغدغه ى مردم این شهر حجاب است

تن را بدهى ،دل ندهى فرق ندارد
یک آیه بخوانند، گناه تو ثواب است

خریدند تنت را و بریدند کفنت را
به یک آیه و چند سکه ببستند دهنت را
نه روحی به کار است ،
نه عشقی به بار است
فقط شهوت مردانه به اندام تو یار است

آنکس که زنی را بفروشد پی پیسه
حق است که روحش ته دوزخ به عذاب است

هر جای جهان مرتبه زن بلند است
در کشور من زن مثل میت به حساب است

ای کاش که دلقک شده بودم نه شاعر
در کشور من ارزش انسان به نقاب است

تن را بدهی دل ندهی فرق ندارد
یک آیه بخوانند گناه تو صواب است

خریدند تنت را و بریدند کفنت را
به یک آیه و چند سکه ببستند دهنت را
نه روحی به کار است ،
نه عشقی به بار است
فقط شهوت مردانه به اندام تو یار است

شکستند دلت را
و غرور و حرمتت را
سکوتت گرفت از تو تمام فرصتت را

به نانی تو راضی شدی و هیچ نگفتی
همین است که جاهل زده بر تو قیمتت را

ترانه سرا : مهدی مختارزاده

خواننده: مژگان عظیمی

نام آهنگ : آیه

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۹۹ ، ۰۵:۱۶
دلساخته های آنی

 


دریافت
مدت زمان: 36 ثانیه

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۹۹ ، ۰۵:۵۰
دلساخته های آنی

چهارم ابتدایی که بودم در جایی دلیل اختلالات بدن را به هنگام جابجایی( توسط وسایل نقلیه) را میخواندم، به صورت خلاصه به خدمتتان عرض کنم که اینچنین میگفت: مغز توسط قسمتی از گوش داخلی انسان متوجه حقیقت و حرکت و سکون ما است و وقتی چشم ما حرکت را تماشا نکند؛ خبرِ سکون را به مغز میرساند و این تناقض در دریافت پیغام از اندام ها سبب ایجاد احوال ناخوشایندی در انسان میشود :)
حال من حقیقت را می دانم ؛ سرشار از تویی هستم که چشمانم خبر نبودت را میدهد ، تناقض عذاب آوری است عزیز دلم... :)
-بی مخاطب 
#آنی
#دلساخته_های_آنی

۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۹ ، ۰۰:۱۳
دلساخته های آنی

 

 

من زنی را میشناختم محبت و ناز بر او تمام شده بود
چنگ لای گیسوانش رفت ؛ برای کشیده شدن رو زمین
گونه هایش لمس شد ؛ برای کاشتن بادمجان
لبی پوستش را لمس کرد ؛ برای گاز گرفتن و انتقال هاری
چشم هایی خیره چشماهیش را نگریخت؛ برای تهدید در تنها شدن
لیوان چای به اون تعارف شد ؛ البته که با پرتابی با هدف پیشانی اش
... :)

 

۹ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۹۹ ، ۰۰:۴۲
دلساخته های آنی

۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱ ۲۳ فروردين ۹۹ ، ۰۳:۵۲
دلساخته های آنی

برای یکی دوستان به دنبال فایل های قدیمی در پیام های ذخیره شده ی تلگرام میگشتم که چشمم به متنی از ۲ سال پیش خورد و داستانش را برایتان میگویم؛ ۲۷ آبان سال ۱۳۹۷

روزی از منزل پدربزرگ به سمت خانه باز میگشتیم در اتوموبیل بودیم که همانند فیلم های سینمایی ترسناک آمریکایی طوفان و رعد و برق و بارن و شب و ... همه دست به دست هم دادند ، من save message تلگرام را باز کردم و اینچنین نوشتم :

و اینک آسمان اوج میگیرد و درختان را به رقص می آورد
امشب همه ی آسمان و زمین تصمیم به آشکار سازی بینهایتِ هنرشان را دارند
آسمان بر زمین می غرد و زمین بر آسمان میلرزد، زورآزمایی ای شگفت آور که هیچ کدام در برابر دیگری کم نمی آورد
و ما تماشاچیانِ جدالِ عشق و بعضی هامان هم خوف زده از آشتیِ جنگجویانه ی زمین و آسمان
و ناگهان آسمانِ شب در کسری از ثانیه روز را نمایان میشود
از کرانِ افلاک
از چنین قدرت نمایی اش
از این همه همهمه ی عشق بغضی عشقالود گلویم را میفشارد
خدای من
ای عشق بی پایان و بینهایت
شاید در دیدگاه بعضی هامان دیوانه بنظر آیم
اما ای معشوقه ی من
من دیوانه وار دوست دارمت
کافیست
کمی کمتر عشق بورز
و من
خیلی خوشحالم که خدا دارم
خیلی خوشحالم که تو اساس و بنیانی
بیشتر از این نمیگویم چرا که تو در کلمات نمیگنجی

+چقدر حس میکنم در این متن آرامش نهفته است... :)

+بالغ بر ۲ ، ۳ دفتری متن گمگشته داشتم 🙂 نمیدانم چرا هیچ برایم مهم نبوده و الآن ندارمشان ، اینهم اتفاقی بجا ماند و به چشمم خورد

#آنی #دلساخته_های_آنی

۵ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۹ ، ۲۰:۱۹
دلساخته های آنی

 خودش از گل خبر داشت
برای همین دیگه بهش آب نداد و گذاشت و رفت
فکر میکرد اینجوری برای هردوشون بهتره
اما خب وقتی برگشت چیزی جز یه گل پلاسیده نمونده بود ... :)🥀

#آنی

#دلساخته_های_آنی

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۹ ، ۰۱:۲۵
دلساخته های آنی

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۹ ، ۲۳:۴۴
دلساخته های آنی

بله بنده حقیر هم به چالش کرونا دعوت شدم
اینگونه بگویم که ما معمولی ها همیشه شرایطی بر زندگیمان حاکم است که نه به خودمان و نه به هیچکس دیگر نمیتوانیم قول دهیم
چرا که همیشه هرجور که شده بالاخره یک شرایطی بر زندگی‌مان حاکم است که به همه از جمله خودمان باید بگویمم اگر مقدور بود...
پس من برایتان آنچه مقدور بود را مینویسم و نه آنجه بر پرده ی افکار خویش در نظر داشتم...

سیل کرونا که آغاز شد ما خودجوش و بی اجازه خوابگاه را ترک گفته و به آشیانه های خویش باز گشتیم
در ابتدا صمیمی ترین و عزیزترین دایی ام که تقریبا هروقت خوزستان است عضوی از خانه ی ما است یک هفته ای در کلبه ی درویشی ما صاحبخانه و بود خوب عشق کردیم ، البته که بنده خدا از رگ غیر خویش تمام خانه و وسایل را در آن یکهفته سر تا پا شست و خشک و پهن نمود که مبادا دست مادر یا من به آنها بخورد ( میدانم که دلیل آنهمه زحمتش این بود البته که چیزی نمیگفت)، خلاصه حسابی بازی کردیم و خوش گذراندیم و البته خوردیم ( از آنجاییکه ما خانوادتاً خوشخوراکیم جیز عحیبی نیست )(همه بشکه گونه :) )...

و اما در این اگر مقدور بود ها سروده های فروغ فرخزاد خواندم ، خودت باش دختر خواندم ، اولین تپش های عاشقانه ی قلبم خواندم و قص علی هذا...

سریال ها و فیلم های سینمایی خوب دیدم موزیک های مختلف گوش دادم و مخصوصا بیش از همیشه موسیقی بیکلام
شاید برایتان عجیب باشد که کسی چگونه میتواند به موسیقی بیکلام قدری علاقه داشته باشد که ساعت ها گوش دهد، راستش را بخواهید من از علاقه مندان ساز و موسیقی ام اما چون مقدور نبود :) سررشته ای در آن ندارم اما از گوش دادن به موسیقی و تصور دانه دانه ی ساز هایش لذت میبرم ، با کلام که هم خواننده و هم سازها ؛ اما خب دلیل بهتری هم دارم ؛ گاهی کلامِ دل میشود کلامِ موسیقیِ بیکلام :) .

شیرینی و کیک و نان پختم و آشپزی کردم (یه هنر و علاقه ی عمیق)

همین الان آنچه به ذهنم آمد آن است که چه چالش عجیبی؛ هیچوقت اینگونه دست به توضیح و روزمره ام نزده ام... :)

در این میان هم شبهایی به حالی معجزه وار نوشتم :) البته که یاوه گویی هایی بیش نیستند ، که سخت بر دلم نشست :
چو غنودی در دامانم خونین دل
وز فرط غم نواختی اشک را
وان لحظه ایست که قلبم دیگر نفس نمیکشد

خلاصه که در مجازی هم با دوستان خندیده ایم(آنهارا خندانده ام ) و به قول خودشان : آنی برررررگامممم (قهقهه گونه)

حتی الان این متن را در شرایطی که مقدور نیست مینویسم؛ من یک معمولی ام که قول داده ام خب...باید عمل بشود 


اینهایی که نوشتم گوشه ای از آنچا مقدور بوده است بود، چیزهای بسیاریست که به آنها علاقمندم و با عشق و آرامش به آنها میپردازم البته اگر مقدور بود :) انجام میشود و اگر مقدور نبود در نظر میماند...که البته اکثرا در نظر میمانند...

و اما البته شبهایم شب و روزهایم هم شب است... :)
حافظه ام تا این حد یاری نمود ... خوش باشید

عزیز دعوت کننده ی چالش : مشتاقُ الیه

moshtaghemoshtagh.blog.ir

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۹ ، ۱۳:۵۶
دلساخته های آنی

+از بابت قصور بگویم که هرچیزی که می‌افزودم از ژرفای چندین ساله اش میکسات

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۹ ، ۰۲:۳۲
دلساخته های آنی

 


دریافت
مدت زمان: 52 ثانیه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ فروردين ۹۹ ، ۱۴:۴۹
دلساخته های آنی

در دالان تنهایی ات
در تیغ بغض روی خرخره ات
در سوزش جان و چشمانت
درد دارد میدانم
اما تیغ را بردار
سینه ات را تیغ بزن و قلبت را خارج کن
پاره سنگ را جایگزین
سوزن را نخ کن و بدوز
این از همه چیز برای تو بهتر است
تا مراقب خودت باشی دختر

#آنی

#دلساخته_های_آنی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ فروردين ۹۹ ، ۰۳:۵۴
دلساخته های آنی

پای تو که در میان باشد
زمان از میان می رود
در اوج خوابآلودگی ام که باشم
برق چشمانت که چونان ستاره ی آسمان شام کویر چشمک بزند
شب را به یکباره صبح میکنی
و من مات و مبهوت از شعبده ات

+پ ن: عکس ساختهی خویش است و بابت ضعف در طراحی عذر میخواهم
#آنی

#دلساخته_های_آنی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۹۹ ، ۰۶:۱۴
دلساخته های آنی

صبح از آن لحظه آغاز شد

که پرده هارا کنار زدم

و چشم چروکیدی و گشودی

و طلعلع نور در دریای تیره ات افتاد

و چونان آبی زلال بر روزت جاری شدی

#آنی

#دلساخته_های_آنی

+صبح قرنطینه ای بخیر😂 صبحا از ۱۲ ظهر شروع میشه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ فروردين ۹۹ ، ۱۲:۰۵
دلساخته های آنی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۹۹ ، ۰۴:۵۳
دلساخته های آنی

و آن لحظاتی که کنار عزیزترینت غریبی
چونان مشتی است که قلبت را در هم میفشارد
و سکوت اختیار میکنی و بغضت را فرو میدهی و لبخند ژکوندی راهی لبهایت میکنی 

و تلنبار شدن بغض هارا پیش میگیری

و ادامه راه را پیش رو میگیری

#آنی

#دلساخته_های_آنی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۹۹ ، ۰۳:۱۳
دلساخته های آنی

امروز تقریبا احساس خفتی درونخوار مرا فرا گرفته بود
بالاخره پس از ۴۵ روز پایم را از درب خانه بیرون گذاشتم و به دورهمی خانه ی پدربزرگ رفتیم
البته من مقصر نبودم و تا توانستم حنجره خرج کردم
حتی دیگر اعضای خانواده هم تقصیری نداشتند
پدربزرگ ابهت خودش را دارد و از آنهاییست که حرفش حکم آخر است
کم حرف اما سخت و مستحکم
پدر و مادرم دیگر روی نه گفتن به تلفنهایش را نداشتند
اما مرا بازهم احساسی از تهوع به خویش فرا گرفته

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۹۹ ، ۰۰:۴۴
دلساخته های آنی