دلساخته های آنی

در مسیر دنیا ؛دل ساخته ام،تاخته ام،زلف همی بافته ام،داشته ام در سر خود که خدا میبیند،وَ توکل به پا داشته ام
دلساخته های آنی

همه ی پست ها دلساخته های ادمین وبلاگ هستند
از جعل و کپی برداری یا پاک کردن لوگو راضی نیستم
دیگه خودتون و وجدانتون و خدا...

دلساخته های آنی

در مسیر دنیا ؛دل ساخته ام،تاخته ام،زلف همی بافته ام،داشته ام در سر خود که خدا میبیند،وَ توکل به پا داشته ام





چالش بلاگی جدید (شما هم دعوتید )

دوشنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۹، ۰۱:۵۶ ب.ظ

بله بنده حقیر هم به چالش کرونا دعوت شدم
اینگونه بگویم که ما معمولی ها همیشه شرایطی بر زندگیمان حاکم است که نه به خودمان و نه به هیچکس دیگر نمیتوانیم قول دهیم
چرا که همیشه هرجور که شده بالاخره یک شرایطی بر زندگی‌مان حاکم است که به همه از جمله خودمان باید بگویمم اگر مقدور بود...
پس من برایتان آنچه مقدور بود را مینویسم و نه آنجه بر پرده ی افکار خویش در نظر داشتم...

سیل کرونا که آغاز شد ما خودجوش و بی اجازه خوابگاه را ترک گفته و به آشیانه های خویش باز گشتیم
در ابتدا صمیمی ترین و عزیزترین دایی ام که تقریبا هروقت خوزستان است عضوی از خانه ی ما است یک هفته ای در کلبه ی درویشی ما صاحبخانه و بود خوب عشق کردیم ، البته که بنده خدا از رگ غیر خویش تمام خانه و وسایل را در آن یکهفته سر تا پا شست و خشک و پهن نمود که مبادا دست مادر یا من به آنها بخورد ( میدانم که دلیل آنهمه زحمتش این بود البته که چیزی نمیگفت)، خلاصه حسابی بازی کردیم و خوش گذراندیم و البته خوردیم ( از آنجاییکه ما خانوادتاً خوشخوراکیم جیز عحیبی نیست )(همه بشکه گونه :) )...

و اما در این اگر مقدور بود ها سروده های فروغ فرخزاد خواندم ، خودت باش دختر خواندم ، اولین تپش های عاشقانه ی قلبم خواندم و قص علی هذا...

سریال ها و فیلم های سینمایی خوب دیدم موزیک های مختلف گوش دادم و مخصوصا بیش از همیشه موسیقی بیکلام
شاید برایتان عجیب باشد که کسی چگونه میتواند به موسیقی بیکلام قدری علاقه داشته باشد که ساعت ها گوش دهد، راستش را بخواهید من از علاقه مندان ساز و موسیقی ام اما چون مقدور نبود :) سررشته ای در آن ندارم اما از گوش دادن به موسیقی و تصور دانه دانه ی ساز هایش لذت میبرم ، با کلام که هم خواننده و هم سازها ؛ اما خب دلیل بهتری هم دارم ؛ گاهی کلامِ دل میشود کلامِ موسیقیِ بیکلام :) .

شیرینی و کیک و نان پختم و آشپزی کردم (یه هنر و علاقه ی عمیق)

همین الان آنچه به ذهنم آمد آن است که چه چالش عجیبی؛ هیچوقت اینگونه دست به توضیح و روزمره ام نزده ام... :)

در این میان هم شبهایی به حالی معجزه وار نوشتم :) البته که یاوه گویی هایی بیش نیستند ، که سخت بر دلم نشست :
چو غنودی در دامانم خونین دل
وز فرط غم نواختی اشک را
وان لحظه ایست که قلبم دیگر نفس نمیکشد

خلاصه که در مجازی هم با دوستان خندیده ایم(آنهارا خندانده ام ) و به قول خودشان : آنی برررررگامممم (قهقهه گونه)

حتی الان این متن را در شرایطی که مقدور نیست مینویسم؛ من یک معمولی ام که قول داده ام خب...باید عمل بشود 


اینهایی که نوشتم گوشه ای از آنچا مقدور بوده است بود، چیزهای بسیاریست که به آنها علاقمندم و با عشق و آرامش به آنها میپردازم البته اگر مقدور بود :) انجام میشود و اگر مقدور نبود در نظر میماند...که البته اکثرا در نظر میمانند...

و اما البته شبهایم شب و روزهایم هم شب است... :)
حافظه ام تا این حد یاری نمود ... خوش باشید

عزیز دعوت کننده ی چالش : مشتاقُ الیه

moshtaghemoshtagh.blog.ir

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۹/۰۱/۱۸
دلساخته های آنی

نظرات  (۳)

سلام. منت گذاشتید واقعا. امیدوارم اگه برام مقدور باشه در آینده جبران کنم :)

پاسخ:
سلام اختیار دارید 
نفرمایید... :)

عزیزم خیلی قشنگ نوشتی طوری که من قشنگ فهمیدم چی کارا کردی و کجا رفتی😁😁

آخ آخ اونجا که گفتی شبها شبه،و روزها شب!

تموم سلول های بدنم درک کردن این متن رو 😖😂

پاسخ:
شما عزیز دلی مهربون
قربونتون برم
خداروشکر که میگی خوب بود😁

موسیقی بی کلام به اعتقادم پر از کلامه. کلامی که بسته به حال و روزمان تغییر میکنه با همان موسیقی پیش زمینه.مواقعی که حالمان خوبه کلامش امید بخش و مواقعی که سازمون ناکوکه کلامش غمگینه‌‌ 

نظر من در خصوص موسیقی بی کلام اینه. خودمون نوع کلامش رو تعیین میکنیم

پاسخ:
خیلی ممنونم از نظرتون
آره من باهاتون موافقم
کلام دل میشه کلام موسیقی بی کلام

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">